رمان جابريل

رمان جابريل Free App

Rated 0.00/5 (0) —  Free Android application by goroh.abnos

Advertisements

About رمان جابريل

نام رمان : رمان جابريل (جلد دوم رمان رافائل)

به قلم : دي بي رينولدز

مترجم:مهرداد مراد



خلاصه اي از داستان رمان:
هوستن، تگزاس، شهر چکمه هاي کابويي، بيس بال، سفر به ستارگان و … درست دارم ميگم؟
نه! غلطه!
هوستن شهر جابريل است. جابريل يکي از هشت خون آشام قدرتمندي است که بر سر تا سر آمريکاي شمالي حکومت مي کنند. همانطور که شما نمي دانيد، سينديا لايتون هم نمي دانست که با چه هيولايي روبرو خواهد شد. او خيلي زود فهميد که همه خون آشام ها قلب رئوف ندارند.


صفحه ي اول رمان:
چهار روز قبل
هوستن، تگزاس
جابريل در سکوت به آسيم، مباشر خود، مي نگريست. آسيم که با دستپاچگي از ميان دو لنگه در خود را به درون انداخته بود.
با ديدن اربابش پشت ميز تحرير با حالتي گيج متوقف شد.
بالاتنه باريک آسيم با نفس هاي عميق و تندي که از شدت هراس کشيده مي شد، متورم شده بود.
جابريل لبخندي تلخ و شيطاني بر لب داشت. با لحني بي حوصله پرسيد:

خوب؟

سرورم، هيچ کس اليزابت را در اين دو روز اخير نديده.

سپس با کمي چاشني چاپلوسي و فريبندگي ادامه داد:

و متأسفانه نگهبانان دروازه هم ورود و خروج او را در اين مدت ثبت نکرده اند.

جابريل با زانوي خود، فشاري به ميز تحرير گران قيمت آورد و پس از دور شدن، پاهايش را بر روي هم انداخت و با اخم گفت:

پس اون کوچولو فرار کرده؟

متفکرانه، چين شلوار روي زانو را صاف کرد. نگاهي به آسيم انداخت و گفت:

البته، اون موفق به فرار نميشه. اون به من تعلق داره و خوشبختانه در اين قسمت، قانون آمريکا از من حمايت مي کنه. اما …

انگشت سبابه را بالا برد و ادامه داد:

چطوري قبل از اينکه دير بشه، از خسارت به اموالم جلوگيري کنم؟

آسيم با همان لحن چاپلوسانه گفت:

من يه تيم جستجو تشکيل ميدم. او نمي تونه زياد دور شده باشه.

احتمالا همينطوره. اما بچه هاي انسان تو اين کشور آزادي عمل زيادي دارند، به علاوه اينکه اليزابت هر وقت که اراده کنه، مي تونه خودش رو به شکل يک زن کامل در بياره. من با تيم گشتي مخالفم اما فکر مي کنم که مي تونيم يک نفر رو براي اين کار استخدام کنيم. يک نفر که قوانين رو خوب بشناسه، يا شايد هم متخصص پيدا کردن بچه هاي فراري باشه. ميشه همچين کسي رو پيدا کرد؟

آسيم نيز به نوبه خود اخم هايش را در هم فرو برد و متفکرانه گفت:

اگر که شما صلاح مي دانيد، البته که همچين افرادي پيدا ميشن، سرورم. من با وکلاي شما تماس مي گيرم تا اشخاصي با چنين ويژگي هايي بيابند. اجازه بديد تا اين بي خاصيت ها يه کاري بکنند تا پولي که بهشون پرداخت مي کنيد، حر و م نشه.

شايد يه کارآگاه خصوصي.

آسيم با حيرت به اربابش نگريست و گفت:

چي فرمودين، سرورم؟

يک کارآگاه خصوصي، آسيم. اين خيلي عالي ميشه. تو، اون پروژه قبلي رو، در ساحل غربي يادت مياد که با شکست روبرو شد؟ شايعه که ميگن رافائل از يه کاراگاه خصوصي استفاده کرده. يه کاراگاه خيلي خصوصي. طبق اونچه که شنيدم، زنه در مقابل وسوسه هاي اون حر و م زاده کاملاً مقاومت کرده و تسليمش نشده.

شما ميخواين که يک کارآگاه زن رو استخدام کنيد؟

جابريل بدون اينکه به اعتراضش اعتنايي کند، انگشتش را تکان داد و گفت: Novel novel Jabryl (the second volume of the novel Raphael)

By: ADB Reynolds

Translator: M. Murad



A summary of the novel:
Houston, Texas, in cowboy boots, baseball, Star Trek and I mean ... right?
No! Wrong!
Houston city is Jabryl. Jabryl one of eight powerful vampires who rule over North America. As you do not know what that monster did not know Syndya Layton will face. He soon realized that not all vampires compassionate heart.


The first page of the novel:
Four days ago
Houston, Texas
Asim Jabryl in silence, his manager, with a look. Asim, who hastily from the Double to the cast.
Seeing his master stopped desk with confused state.
Asim narrow trunk with deep breaths and steepness of the intensity of the fear that was pulled was swollen.
Jabryl bitter and evil smile on his face. Asked the impatient tone:

Good?

My lord, no one has seen Elizabeth in the past two days.

Then a bit flatter and charm continued:

Unfortunately, both entrance and exit gates and guards have left him at the time of registration.

Jabryl with their knees, the pressure and after the abduction expensive desk, his feet up on each other and said with a frown:

Little after he escaped?

Thoughtful, China pants flat on his knee. Look at the Asim up and said:

Of course, he could not have escaped. He's mine. Fortunately, in this part, US law protects me. But …

Raised his index finger and continued:

How before too late, the damage to possessions prevent it?

Asim said in the same tone flattering:

I'll form a search team. He can not be too far away.

Probably kind of thing. But the children of man, you have great freedom in the country. Moreover, whenever Elizabeth's will, could complete himself as a woman in the post. I disagree with the patrol team but I think we can put a man we hired for the job. One of the rules Bshnas·h good, or perhaps an escape is found kids. This who's going to find work?

Asim also turn its frown in the swallow and said thoughtfully:

If you know the good, of course, that people find such a Mission, my lord. My lawyers will respond to find people with such characteristics. Please allow me to do anything until after the useless and the money you paid them, and I would not move.

Maybe a private detective.

Asim looked marveling at his master and said:

What Frmvdyn, my lord?

A private detective, Asim. This too is perfect. You, he's a previous project, in the West Bank remember that failed? Rafael rumors they say used a private detective. A very private detective. According to what I heard, she was born the temptation of that move and are not fully resisted and submit.

You want to hire a detective woman?

Jabryl without having to ignore the protest, shook his finger and said:

How to Download / Install

Download and install رمان جابريل version v1.0 on your Android device!
Downloaded 10+ times, content rating: Everyone
Android package: ir.roman.jabreal, download رمان جابريل.apk

All Application Badges

Free
downl.
Android
2.3.3+
For everyone
Android app


Oh snap! No comments are available for رمان جابريل at the moment. Be the first to leave one!

Share The Word!


Rating Distribution

RATING
0.05
0 users

5

4

3

2

1