About هیولاهای چارلی
این محصول در تعامل مستقیم با انتشارات "افراز" در اختیار شما قرار می گیرد و برای مدت محدود در اختیاراست و پس از آن در صورت تمایل می توانید آن را با قیمت 10600 تومان خریداری کنید.
امکان علامت گذاری، یادداشت برداری، جستجو، تغییر فونت، نمایش در شب، پرش در فهرست کتاب و .... از امکانات این نرم افزار است.
در این کتاب خواهید خواند؛
... چارلی با سرعتی تقریباً به اندازه ی یک چشم به هم زدن نامه را باز کرد و چشمش به دعوت نامه ای افتاد که او را به یک مهمانی دعوت می کرد – آن هم نه هر مهمانی ای – یک مهمانی شبانه در خانه بچه هایی که پایین خیابان زندگی می کردند. چارلی شخصاً آن ها را نمی شناخت. البته او هیچ بچه ای هم سن خودش را نمی شناخت، ولی کاملاً مشخص بود که یک نفر دلش به حال آن پسرک عجیب ساکن مدل 3 سوخته است.
چارلی دعوت نامه را دوبار خواند تا از محتویاتش مطمئن شود. بعد یک بار دیگر خواند تا خوب سبک سنگینش کرده باشد...
... چارلی با فریادی از خواب پرید. موهایش از فرط عرق روی پیشانی چسبیده بود و قلبش آنچنان درون سینه میزد که حس کرد ممکن است دندههایش را بشکند.
«من دیگه هیچوقت نمیخوابم!» از تخت پایین آمد و با دقت راه خود را از میان تاریکی اتاق به باریکهی نوری که از زیر در میآمد باز کرد تا به راهرو برود.
دستش به چیزی برخورد کرد.
موجود کابوسش آنجا ایستاده بود!
چارلی نفس بریده گفت «نه!»
آن موجود قد علم کرد و با نیش بلند و خمیدهی خود آمادهی حمله شد. مایعی غلیظ که سمی بهنظر میآمد، از نوک آن نیش ترسناک سرازیر شد. زانوهای چارلی شل شد و زمین افتاد.
«نه!»
دم هیولا سوتکشان و با قدرتی چکشمانند به سمت او میآمد... This product is in direct interaction with the publishing house "partition" is placed at your disposal for a limited time and then feel free Akhtyarast can buy it at a price of 10,600 USD.
Take Mark, take notes, search, change fonts, the display at night, jump in the book and .... the possibilities of this software.
In this book you will read;
... Charlie at speeds almost as much as a blink opened the letter and saw the invitation was that he was invited to a party - not just any party - a party night at home kids who lived down the street. Charlie did not know them personally. Of course he did not know any kid his age, but it was clear that he had one strange boy living in the three burned.
Charlie invitation to read twice to be sure of its contents. After heavy style has once again called up to no good ...
... Charlie woke up with a cry. Her hair was sticking out too sweaty forehead and his heart beat inside the chest so that he could feel his ribs broken.
"I do not sleep!" Came down from the bed and carefully make your way through the dark room, the light beam from below the corridor was opened up to him.
His hand hit something.
Available Kabvssh stood there!
Charlie breathlessly said, "No!"
The creature stood with its long, curved canines were ready to attack. A thick liquid that seemed poisonous, scary flowed from the tip of its sting. Charlie knees loose and fell.
"No!"
Svtkshan monster's tail and with the power Chkshmannd came toward him ...
Download and install
هیولاهای چارلی version 1 on your
Android device!
Downloaded 10+ times, content rating: Everyone
Android package:
ir.faraketab.appbook_10180, download هیولاهای چارلی.apk