About حافظ نامه
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
جان بر لبست و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید
خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است که در قرن هجدهم میلادی اشعار او به زبانهای اروپایی ترجمه گردیده است.
در این برنامه غزلیات این شاعر گرانقدر را برای شما اماده کرده ایم. Stop asking not to my taste cope
Or tone seems to Janan or the lives of others cope
Do not let go and look after the demise Trbtm
Center fire smoke inside housings cope
There are astonished give you the mood Vale
Do not let go of the lips the cry of men and women cope
Lbst and yearning lives on in the hearts of the lips
There is no kami soul from the body cope
Of regret came to narrow my mouth
Com poor cope when your mouth rate
Khwaja Shamsuddin Muhammad al-Din Hafez eighth century Iranian poet (the fourteenth century) and one of the world's famous poets in the eighteenth century his poems have been translated into European languages.
In this program we have prepared for you the lyrics of this great poet.